یک زن... یک همسر... یک مادر...
نوشتن عشق منه. اما قبل از نویسندگی یک همسر و یک مادرم. چهار تا بچه دارم.
لطفاً کپی نکنین. اگر قصد معرفی دارین، آدرس وبم رو بذارین.
مشتاق استفاده از انتقادات سازنده تان هستم.
به دلیل عقاید شخصی با عرض معذرت نظرات آقایون بدون جواب حذف می شوند. لطفاً این را یک توهین تلقی نکنید.
ادامه...
سلام به روی ماه دوستام از خدا می خوام که حالتون خوب خوب باشه خیلی وقته که سیستم نظردهی اینجا داره اذیت می کنه. در و دیوار خونه اش نم کشیده انگار. با سیستم های اندروید و آی او اس و ویندوزفون کنار نمیاد... از روزی که با وبلاگ آشنا شدم حس کردم بلاگ اسکای خونمه. سالها خونه ام بود ولی فعلاً مجبورم برم آپارتمان نشینی! میهن بلاگ به نسبت اینجا خیلی سریع و ساده تره ولی محدودیت فضا داره و زود حجم یه پست پر میشه. خیلی وراجی نمیشه کرد
فعلاً قسمتهای قبلی این قصه رو منتقل کردم اون طرف. نیمی از پست آخرش هم جدیده. لطفاً بخونین.
بقیه ی بار و بندیلم همین جا میمونه. خونه ی قدیمیم هست تا گاهی بهش سر بزنیم. اگر کسی قصه ای خواست بیاد برداره. کامنتاش که دنیایی خاطره ان برام بمونن. انشاءالله کامنت گذاری تو خونه ی جدید آسونتره و راحتتر باهم در ارتباطیم. دوستتون دارم و از خدا می خوام که تو خونه ی جدید هم مهمونم باشین
سلام داستان ادمی و پری و دانلود کردم اما متاسفانه اخر داستان نیست
تو آرشیو سرچ کن قسمت آخر قصه هست
سلام شاذه جون خوبی عزیز
منو شاید یادت نیاد ولی من کلی از نوشته هات خاطره دارم
راستی اگه یکمی کمرنگ اون گوشه کنارای ذهنت چیزی یادت بود من اون قبنا پرستاری می خوندم ولی حالا دکتر شدم یه ماهه ترم 3 پزشکی رو تموم کردم!!!!!!!!!!!!
شاذه اینقده خوشحالم دوباره داری می نویسی
سلام شلیل جان
اوه خدای من! سه ماهه اینجا سر نزدم!
البته که تو رو یادم میاد. به به خانم دکتر! چه عالی! موفق باشی
من خیلی این وبلاگ و داستاناتو دوس دارم حیفه اسباب کشی کنی اخه اینجا هم قدیمیه هم پراز خاطره ولی مبارک باشه خونه ی جدید
خیلی ممنونم الهه جان
بس که قسمت نظرات اذیت کرد مجبور شدم. نیمی از عشق من به نوشتن به ارتباط با دوستانم برمی گرده. یک طرفه نمیتونم بنویسم.
سلام
ظاهرا کامنت منم دوباره خورده، خونه نو مبارکه میایم پیشتون
سلام
همین کارا رو کرد که مجبووور شدم اسباب کشی کنم
خیلی ممنون. منزل خودتانه